خدا، شاه، ميهن
چه فرمان يزدان چه فرمان شاه.
شاه سايه خداست
اين دست خرده فرمايشات متعلق به گذشته بوده است اما نوع معاصر آن هم به بازار آمده. اما چرا و چگونگی پذيرش آن از طرف مردم برای من پرسشی هست و بوده. بخشا پاسخ اين پرسش را می توان در مقاله« ملت هيولا ساز» در تار نمای رسمی علی رضا نوری زاده يافت
Tuesday, June 18, 2002
Sunday, June 16, 2002
Tuesday, June 11, 2002
فرض رو بر اين بگذارييد که من عاشق شدم. فرض رو بر اين بگذارييد که من مال و منالی هم دارم و باز فرض رو بر اين بگذارييد که زن و بچه هم دارم و علاوه بر همه اينها ۳۶ دندون سالم هم تو دهنم هست و مزيد بر علت حاجی هم هستم. حالا اگه بخوام يه نامه عاشقانه برای معشوق بفرستم احتمالا همچين چيزی ميشه:
"حاجی همه چيز دارد. حاجی متمول است. حاجی تو را دوست دارد. تو حاجی را دوست می داری؟ حاجی ملک دارد، کاروانسرا دارد، حاجی باغ دارد، حاجی خوشگل است. ۳۶ دندان پهلوی همديگر دارد. تمام جا به جاست. وقت آب خوردن گلويش معلوم است. اگر به حاجی مايلی آن وقت مادر منوچهر را طلاق می دهم."
جزييات اين داستان عاشقانه آبگوشتی دوران قاجار را ميتوان در تارنمای بی بی سی خواند.
Monday, June 10, 2002
داشتم تو تالارهای گفتگوی ايرانيان در تارنمای ايران بی بی پرسه ميزدم که به اين کلمات قصار از حاج شيخ عباس برخوردم:« ما از تبار قريش هستيم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ايرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ايرانی بهتر و بالاتر و هر ايرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ايرانيها را بايد دستگير کرد و به مدينه آورد، زنانشان را بفروش رسانيد و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت.»
مرجع : سفينه البحار و مدينه الاحکام و الآثار صفحه ۱۶۴، حاج شيخ عباس قمی
محض اطلاع عرض کردم والا غرضی نبود.
برای دوستان مشکوک عين صفحه ۱۶۴ رو اينجا ببينيد. البته بايد طبيعطاُ عربی بدونيد!