Monday, December 30, 2002

آوردند که...

آوردند که...
بزرگی را از اکابر عجل در رسِد اميد از زندگانی قطع کرد. جگر گوشه گان خود را کز از طفلان خاندان کرم بودند حاضر کردوگفت ای فرزندان روزگاری دراز در کسب مال زحمتهای سفر و حضر کشيدم و حلق خود را به سر پنجه ی گرسنگی فشرده تا اين چند دينار ذخيره کرده ام زنهار از محافظت آن غافل مباشِد و به هِچوجه دست خرج بدان ميازاريد. اگر کسی با شما سخن گويد که پدر شما را در خواب ديدم قليه حلوا ميخواهد زنهار به مکر آن فريفته مشويد که من آن نگفته باشم که مرده چيزی نخورد. اگر من خود نيز در خواب با شما نمايم و همين التماس کنم بدان التفات نبايد کرد که آنرا خواب پريشان خوانند باشد آن ديو نمايد. من آنچه در زندگی نخورده باشم در مردگی تمنا نکنم. اين بگفت و جان به خرانه ی مالک دوزخ سپرد!
اخلاق الاشراف - عبيد زاکانی

Friday, December 20, 2002

عرض خدمت حضور باسعادتون که اين حقير را فيض راهسپاری در بلاد شرق و واهه قاف نصيب گشت، ديگر بار. شرح اين حال را از پس سفر برای حضرات ونسوان به تفصيل نقل خواهم کرد. اما تا آن وقت، وقت عاليجنابان را ديگر بيهوده صرف خز...ت اين حقير نخواهم. ديگر زياده عرضی نيست الا اينکه اين تار نبشت الی ۱۵ جانويه بندرت به روز گردد.
الحقر، ميرزا

تکليف اقغانستان تو بُن روشن ميشه و تکليف عراق در لندن. حالا پيدا کنيد پرتقال فروش را!

Thursday, December 19, 2002

برگه اعتراض [petition] به انگشت نگاري از شهروندان کانادايي و اروپايي به دليل محل تولدشان را امضاء کنيد.

نهايتاٌ در ايران هم خوانندگان زن شروع به آوازخوانی کردند. تصويرزيرخانم پری ملکی(چپ) وسيماحکيمی (راست)را نشان می دهد که به همراهی آقای فاروغ کسمايی در مرکز فرهنگی «هنر» در تهران به اجرای موسيقی وخواندن آواز مشغولند.

AP Photo/Vahid Salemi

Wednesday, December 18, 2002

دستگيری صاحب آرايشگاه مردانه ای که ظاهردختران را پسرانه می كرد.
جل الخالق!

شيخينا و مولانا « شوخ » به کاری سخت دشوار و سترک دست آزيده وسرنبشت بزرگان ومرادان بلاد وبلاگستان را به خامه ثحرير مايده. بزرگوار در المقدمه ميفرمايد:

«حضرت حق شيخنا الشوخ كتابي تاليف نموده كه درآن ذكر بزرگان قوم وبلاگستان آورده شده است و ما گوشه هايي از كتاب او بر شما نقل کند كز آمخت های اينان بهره ای برگيريد و توشة آخرت نمايد. »

بخوانيد وعبرت گيريد از سرنوشت و طريقة الزندگی بزرگان:
المعجم في معاير الوبلاگ عجم، ذكر حسين بن الدرخشان.
امعجم في معاير الوبلاگ عجم، ذكر السينا المطلبي.
المعجم في معاير الوبلاگ عجم ، ذكر مولانا الحامد البنايي.
المعجم في معاير الوبلاگ عجم ، ذكر الشيخ كبير حسين ابن آذرنوش.
المعجم في معاير الوبلاگ عجم ، ذكر آذر البنت آيينه.
المعجم في معاير الوبلاگ عجم ، ذكر الحسان ابن القالبي.
المعجم في معاير الوبلاگ عجم ، ذكر شيخنا المرتضي ابن النگاهي.

Tuesday, December 17, 2002

آخ که دمار از روزگار ما دراومد. اين به فارسی طراحی کردن وب ما رو کشت. کسی راه حل بهتری سراغ نداره به من بگه. به خدا دعاتون مکنم. به داد ما برسيد که وقت طلاست. ناگفته نماند که به روز کردن هنوز تموم نشده اما در هر صورت بخشی به روز شد.

Sunday, December 15, 2002

كالسكه و آداب آن در عهد قاجار
در آن زمان در شهر تهران تازه سي چهل درشكه كرايه اي پيدا شده بود و در ميان آنها بعضي درشكه ها سبك بود كه يك اسب به آن مي بستند و تك اسبه مي گفتند. كساني كه استطاعت داشتند درشكه شخصي يا به اصطلاح آن زمان اربابي داشتند و اعيان شهر در كالسكه مي نشستند. چهار اسب به كالسكه بستن امتياز شخص پادشاه و خاندان سلطنت بود. در اين كالسكه هاي سلطنتي كالسكه چي در عقب كالسكه بالاي چرخهاي عقب نشيمني بود كه برآن مي نشست و از بالاي سر كالسكه و مسافران مهار اسبها را به دست مي گرفت. دم همه اسبهاي سلطنتي را با جوهر پررنگي سرخ مي كردند و اين علامت امتيازي بود كه همه جا اسبهاي سلطنتي را مي شناختند. هميشه شاه كه سوار مي شد عده كثيري افسران و نظاميان سواره در پس و پيش كالسكه او راه مي پيمودند. هنگامي كه زنان خاندان سلطنت با چادر و روبند مي گذشتند مردم براي اينكه نامحرمي حتي هيكل چادرپوش زنان را نبيند مجبور بودند رو به ديوارها و پشت به خيابان بايستند. اعيان و مال داران هم يك يا چند جلودار سواره در پيشاپيش درشكه و كالسكه خود داشتند و البته هرچه شأن اشخاص بالاتر مي رفت برعده جلودارانش افزوده مي شد. مردم متعين و از خود راضي هميشه با جمع كثيري نوكرسواره و پياده حركت مي كردند. در جواني ما قصه شيريني بر سرزبانها بود. مي گفتند: ميرزا عبدالوهاب شيرازي نصيرالدوله كه بعدها آصف الدوله لقب گرفت و مدتها وزير تجارت بود، روزي به دربار مي رفت. از سه راه گلوبندك در بازار به طرف گلستان مي رفت و جمع كثيري نوكر با خود برداشته بود. بر اسب سوار بود و نوكرانش پياده چهار طرف اسب او را گرفته بودند، به سرپيچ گلوبندك كه رسيدند، از آن طرف مردي خركچي باعده زيادي خرِباركرده رسيد و راه را بر جناب وزيربست، چنان كه وي مجبور شد بايستد و راه بدهد. چون به رگ وزارتش برخورده بود با كمال ترش رويي رو به خركچي كرد و گفت: عجب اين همه خر و يك نفر آدم! خركچي هم كه از آن قباسه چاكيهاي بي رودربايستي تهران بود گفت: عجب با يك خر و اينهمه آدم!
برگرفته از كتاب: به روايت سعيد نفيسي خاطرات سياسي، ادبي، جواني

Saturday, December 07, 2002

خواستم بگم بدون شرح ديدم نميشه. ديدن اين تکه فيلم رو که در جشن نيمه شعبان ودر مهديه تهران برداشته شده به شما توصيه ميکنم. برای من که فوق العاده جالب بود.

اگر درباره جزئيات ظهور امام زمان کنجکاو هستيد به مسجد مقدس جمکران سری بزنيد.

درآستانه ۱۶ آذر و فرارسيدن روز دانشجو به اين خادثه و وخاطرهای دراين زمينه ميپردازم. ۱۶ آذر ۳۲ ودربه هنگام ورور ريچارد نيکسون، معاون رياست جمهوری ايالات متحده امريکا و به اعتراض به تجديد روابط ايران سياسی ايران و انگليس دانشجويان کلاسهای درس را تعطيل ودر دانشکده فنی اجتماع کرده بودند. ارتش ونيروهای انتظامی محمد رضا پهلوی به دستور نخست وزير وقت ارتشبد زاهدی گرد همايی دانشجويان را در به خون ميکشند.در طی اين درگيری ها سه تن از دانشجويان به اسامی: بزرگ نيا، قندچی و شريعت رضوی به قتل می رسند. به اين علت اين روز زان پس روز دانشجو نام می گيرد. علی رغم گرايشهای متفاوت سياسی و مذهبی اين دانشجويان باجمهوری اسلامی همچنان اين روز تا به اکنون به زعم ۱۳ آبان ۱۳۵۷بابرگزاری گرد هما ييهای گوناگون گرامی داشته می شود.
خاطره ای از جليل دوستخواه:



" در سال ۱۳۳۷ ، چند روز پيش از ۱۶آذر يک فراخوان چند سطری بر کف دستی کاغذ( که آنوقت ها "تراکت" خوانده می شد) در دانشگاه تهران پخش شد که خبر از برپائی يک گرد همائی در روز ۱۶ آذر در برابر دانشکده حقوق می داد. اين خبر به سرعت در دانشگاه پيچيد و با وجود چيرگی نظاميان و ساواک و جو هراس و واهمه ای که پديد آورده بودند، شور و هيجانی آميخته با ترديد و احتياط در دل ها ايجاد کرد.
سر انجام روز ۱۶ آذر فرا رسيد. ساعت تعيين شده برای گرد همائی ۱۱ بامداد بود. از نيم ساعت پيش از آن، به تدريج صدها تن از دانشجويان از گوشه و کنار دانشگاه در برابر دانشکده حقوق گرد آمدند. اما بيشتر آنان در گروه های چند نفری در کنار آشنايان و پاره ای نيز تک تک ايستادند. هياهو و هلهله ای در ميان نبود. غالب حاضران خاموش بودند و برخی با يکديگر پچ پچ می کردند. نگاه ها دزديده و زيرچشمی بود و همه چيز حکايت از هراس و ناباوری داشت. گوئی همه انتظار حمله و هجومی تازه را می کشيدند. "
صدای آن بانو چنان تأثير فوری و نيرومندی در روحيه ها گذاشت که همه حاضران بی اختيار سر بلند کردند و کف زدند و گام هائی به پيش بر داشتند و تنگاتنگ ايستادند و به دنباله سخنان بانوی سخنران که گزارشی از رويداد 16 آذر و رفتار حکومت جابر با مردم و دانشگاهيان و ارج گذاشتن خاطره دانشجويان از دست رفته بود، گوش فرا دادند و گفتار او را با شور و هيجان تأئيد کردند.
من آن بانو را تا آن روز نمی شناختم. ديگران او را به من معرفی کردند: " پروانه فروهر" همسر"داريوش فروهر" (از مبارزان جبهه ملی و حزب ملت ايران که در مبارزه های سال های ۳۱-۳۲ او را ديده بودم و می شناختم).
بدينسان، نخستين آئين يادبود آشکار ۱۶ آذر پس از سال ۳۲ با شکست سکوت از سوی بانوئی باشهامت و مبارز برگزار گرديد و از آن پس، سال به سال بزرگ تر و شکوهمندتر و پرشورتر شد."
خانم پروانه فروهر ۴۵ سال بعد در خانه اش و به همراه همسرش داريوش فروهر با ضربات چاقو بدست افراد ناشناسی! به قتل رسيد.

برخورد «دريچه» با «امروز»!

در کوچه باغهای شهرک چمنی!

Friday, December 06, 2002

طي چند روز اخير، شبکه دو و پنج سيماي ج.ا.ا. تيزر فيلم هاي هري پاتر و سنگ جادو و همچنين ارباب حلقه ها را به طور مکرر پخش کرده اند. قرار است به مناسبت عيد سعيد فطر، فيلم هري پاتر و سنگ جادو از شبکه پنج سيما و فيلم ارباب حلقه ها از شبکه دوم سيما پخش شود. هر دو فيلم محصول سال ۲۰۰۱ آمريکا است.
روايت از: دريای نور

Thursday, December 05, 2002

دو کلوم هم از مادر عروس بشنويد:
« تاريخ ما را به انجام اقدام سريع فرا می خواند. آمريكا از آزادی در سرتا سر جهان دفاع خواهد كرد و به هزينه های پرداختی نيز اهميتی نمی دهيم
من سوگند می خورم، نه تنها در برابر شما بلكه در برابر آيندگان، كه اجازه نخواهم داد بدترين و سنگ دل ترين رهبران جهان، ملت های عاشق آزادی را به گروگان گرفته و با استفاده از تسليحات سهمگين خود آزادی را نابود سازند.»
جرج بوش

درباره قزوينی ها حرف زياد می زنن. راست و دروغش با راويان. اما آيا عکسهای قزوينی ها رو ديدين؟

هر كسي آزاد است حرف بزند، اينكه بنده آمدم و الحمدلله به لطف خداوند يك فضايي ايجاد شده كه همه مي‌توانند لااقل درباره‌ي من حرف بزنند، خودم را سياست‌مدار موفقي مي‌دانم، چون در كشور ما معمولا سياست‌مداران بزرگ كساني بودند كه هيچ‌ كس جرات نمي‌كرد درباره‌ي آنها انتقاد كند؛ بنده سياست را در آن مي‌دانم كه حكومت طوري باشد كه راحت‌ترين كار براي ديگران انتقاد از حكومت باشد، فكر مي‌كنم خودم و دولتم در اين زمينه موفق بوده‌ايم.
رياست جمهوری در آخرين مصاحبه خود

خوشبختانه در ايران هنوزحيات وحش - گذشته از جريانات سياسی - وجود داره! به اين خبر از اطلاعات توجه کنيد:
«چوپاني شامگاه دوشنبه پس از درگيري تن به تن با يك خرس درنده در جنگل هاي تنكابن با كمك سگهاي گله اش نجات يافت.
محمدعلي حسين قلي پور كه دوشنبه شب با ۷۰۰ راس گوسفند در منطقه جنگلي شماپشته دوهزار تنكابن به كار دامداري مشغول بود، توسط يك خرس وحشي گرسنه به شدت زخمي شد و پس از طي ۱۴ ساعت پياده روي خود را به بيمارستان شهيد رجايي تنكابن رساند.
اين چوپان در درگيري تن به تن از ناحيه سر و گردن و دستها به شدت زخمي شده است و گزارش پزشكان بيمارستان تنكابن حاكي است كه جراحت وي به حدي است كه پوست از بدن او كنده شده و استخوانهايش نمايان است. حسين قلي پور در گفتگويي به خبرنگار ايرنا گفت: خرس وحشي در حال بردن يك راس گوسفند بود و سپس وقتي مقاومت مرا ديد به سوي من حمله ور شد و چون اسلحه اي نداشتم به شدت زخمي شدم. وي ادامه داد: اگر سگهاي گله به ياري ام نمي شتافتند خرس گرسنه مرا مي كشت. بر اثر بارش برف زياد در منطقه كوهستاني دوهزار و سه هزار تنكابن حيوانات وحشي به ويژه خرس براي تهيه غذا به پايين دست كوچ كرده اند.»

آيت الله حکيم برای مردم ايران نسخه صادر مي کنند .
متن را در « پيک نت » بخوانيد.

Wednesday, December 04, 2002

طی چند نوشته تلاش دارم درباره ماهيت راديوتازه «فردا» و سياست های نوی فرهنگی ايالات متحده در برابر خاور ميانه اشاراتی بکنم.در نوشته اول نگاهی به زندگی آقای« نورمن پاتييز» مغز متفکرو مبتکر تلقی نو امريکايی از رسانه های همگانی ورابطه فرهنگی با خاور مياته ميکنم.

پرسش اول: آقای نورمن پاتييز کيست؟


Norman J. Pattiz is the founder and chairman of Westwood One, America's largest radio network company, which owns, manages or distributes NBC Radio Networks, CBS Radio Networks, the Mutual Broadcasting System, CNN Radio and Fox Radio News.
Mr. Pattiz serves on the Broadcasting Board of Governors of the United States, which oversees all U.S. non-military international broadcasting, including Voice of America, Radio Free Europe/Radio Liberty, and Radio Free Asia. He is past President of the Broadcast Education Association, an organization of over 1,000 colleges and universities with programs in mass communications.
Mr. Pattiz received an Honorary Doctorate in Fine Arts from Southern Illinois University in recognition of his contribution to broadcast education. He serves on the Board of the Annenberg School for Communication at the University of Southern California, the Communications Board of UCLA and the Dean's Advisory Board of the California State University, Fullerton. He is a member of California's Commission on Building for the 21st Century, the Board of Trustees of the Museum of Television and Radio and the Board of Directors of the Hollywood Radio and Television Society. Mr. Pattiz was appointed by Governor Davis to fill the remainder of a 12-year term, which expires March 1, 2004.

ديگرنوشته ها در اينزمينه:
راديو آزادی به کار خود پايان ميدهد.

Monday, December 02, 2002

مسعود بهنود از خاطرات زندان می نويسد. در تارنگاشت «بهنودی ديگر».

از تارنوشت «خر مگس»:
مي گم اين شهر تهران هم عجب کراماتي داره ها! صبحي که داشتم از خونه مي رفتم بيرون يه کوه گنده ديده مي شدش! ظهر که شدش ديدم کوهه کم رنگ شده!!! عصري که بر مي گشتم خونه, کوهه غيب شده بود!!! مي گن شهر عجايب است تهران بيراه نگفتن!

سرويس Photosig امکان رو برای شما بوجود می آره که بتونيدعکسهای خودتون روآپلاد کنيد ودر معرض نقد ديگران قرار بديد.