Tuesday, April 27, 2004
Monday, April 12, 2004
وسوسه یک کاغذ سپید
سالها پیش بود که متنی رو خوندم با عنوان: «وسوسه یک کاغذ سپید.»
راستش اونروزآ ندونستم که حرف نویسنده چی بود. اما بگونه ای گنگ حرفهای نویسنده تو خاطرم حک شد. اینروزهاست که وسوسه یک کاغذ سپید رو حس میکنم از سویی. از سویی دیگر اما همه این تلاش ها گونه ای بیمار و سرگردان برایم دارد. اینهمه برای چه مینویسند و خام خیالی من را دیگران چه سود؟ مگر نه اینکه همه حرفهای یکدیگر را تکرار میکنند و نو حرفی در دنیای اثیری متاعی است اگر نایاب نه، کمیاب و مگر نه اینکه همه در جستجوی مخاطب اند بی حرفی برای گفتن وآمار بازدید کنندگان تنها محک ارزش گذاری در محاسبات مجازی است. ساعتی برگهای کاغذی کتابی را پیش از خسبیدن همه سپرد فراموشی دادند و اظطراب نوشتن هر روزه رس گفتنی ها را کشیده است.
ماندم که پس من چرا این سطور را مینویسم و چرا وسوسه را به کاغذ نمسپرم تنها و گزینه چای وسیگار و آفتاب را جانشین تخته کلید نمیکنم. آیا گزینه مدرنیته را بر - به فرنگی - اومانیسم برتری است یا اینکه ترس از قافله ماندن و کمتر دیده وشنیده شدن است که با ضرب آهنگ تخته کلید میآمیزد. دیگر اینکه این بنای کاغذی را همه دیدن توانند و همه چیز را برهمگان نتوان نهان کرد و این هم سدی برای شکستن. چه داستان زندگی ما در خانه های شیشه ای همیشه نگنجد که گاها پرده های پولادین نیز از برای پوشاندش بس نیست.
در دازای این دوسال چهره این اوراق مجازی دستخوش چندین باز سازی و دگرگونی شد. هنوز اما به شکل غایی خود نرسیده و من همچنان سرگردان این که میرزا چیست و چراست. پرسش هنوز پاسخی نیافته. جسارت من اما بیش از پیش است این خود موهبتی است. شاید پاسخ این پرسش دلتنگی است و شاید به گویه عین القضات:
«... نبینی که دست را و قلم را تهمت کاتبی هست، واز مقصود خبر نه. وکاغذ را تهمت مکتوب فیهی و علیهی، نصیب باشد، ولیکن هیهات! هیهات! هر کاتب که نه دل بود، بی خبر است وهر مکتوب الیه که نه دل است، همچنین!»
هر چه است وسوسه کاغذ سپید همچنان گیرا و دل افزا. صدایش بیشتر به خراش قلم بر کاغذ است و گاها تلنگری بر تخته کلید. میرزا میماند تا گاها از دل بگوید و عموما - چون دیگر حضرات - در پس پرده سیاست و ادب و دیگر پردگان خویش نهان دارد.
یا حق
Sunday, April 04, 2004
بی بی سی آتش بیار کیست؟
بدون تردید مستند ترین و جدی ترین تارنمای ایرانی بروی شبکه اینترنت بی بی سی است. و بدون تردید نیز بی بی سی پابلیک سرویس- Public Service - انگلیسی است که با حمایت قانونی وبودجه دولت انگلیس اداره میشود. در بخش فرهنگ و هنر اینبارآقای بابک نورانی به بررسی فیلم رنجهای مسیح پرداخته است و چون دیگر رسانه های غربی بن فیلم را از ریشه بریده.
فیلم را من هم الان دیدم. فیلمی کاملا مذهبی با اشارات و گویه کاملا انجیلی است. فیلمبرداری تحسین برانگیزدارد وبازیگرانی خوب و کاردان. داستان از مقطع دستگیری مسیح آغاز و با به چلیپا کشیدنش پایان میگیرد. مفاهیم نمادین مسیحی را در سرتاسر فیلم میتوان یافت و یی گرفت. گویی اما لابی جهود انگلیسی و امریکایی از نقش خود در تاریخ (راست یا دروغین) مسیحیت ناخشنودند وبیان آنرا بگونه ای چنین آشکار نمی پسندند. از اینجاست که زیر پرسش بردن بارهنری و مذهبی فیلم با کوشش سخت این لابی آغاز شده. پرسش بی بی سی هم که آیا فیام مذهبی است یا نه، در سایه این دیدگاه بیش از هرچیز خنده آور باید تلقی شود تا جدی!