Wednesday, December 29, 2004

پاپ معاصر و شیش و هشت دهه چهل و داستان منار

این چند ماه اخیر در بازار موسیقی ایرانی مث قارچ گروه های پاپ درمیآد. بعد از موفقیت گروه آریان گویی خیلی ها به امید حمایت سامسونگ و کنسرت اورپا دل خوش کردن. گروه پارت، گروه ندا، گروه کروز، گروه ۶+۱ و این دست آخری گروه ترانه. همه هم به تکرار موسیقی خسته کننده آریان مشغولند. نوعی پاپ محلی سردرگم که حتی به گرد پای شیش و هشت انتهای دهه چهل هم نمی رسه. ترانه هایی که علیرغم پایه گذاری سنتی از نامیدی و افسردگی کمابیش به تغیر اساسی موسیقی پاپ ایرانی دست یافتند.
گروه های ایندوره اما تنها به تکرار یک ارکستراسیون محدود میپردازند و با یک نقاره، یک گیتار، نوعی ساز زهی -ترجیحا ویلون عهد عتیق- تعدادی جوان بیکار و دختران مقنه بسر و چند اجازه نامه آوازی در وصف علی یا فاطمه، ترانه ای در وصف مادر و نهایتا نیمچه تقلیدی از موزیک لاتین، تنهاضد ترانه به سرای از پای بست ویران موسیقی معاصر میافزآیند وگوش درد این حقیر را افزون میکنند. عبید مرحوم در جایی گقت: نکرالصوات بر مناره شد و اذان سر داد. رهگذری از پای مناره گذشت و صدای او شنید و حیران ماند که او با چنین صدای زشتی اذان چرا خواند. پرسیدش از برای که میخوانی؟ گفت از برای خدا. رهگذر پاسخ گفت: « از برای خدا مخوان.»
به زبون امروزی یعنی جون مادرت از رو سن بیا پایین یا از بالای منار!

No comments: