نامه علماء دین به نخست وزیر ١٩/١١/٤٣
"... ما نمیدانیم متصدیان امور چه فکر میکنند و در نظر دارند این مملکت را به کجا بکشانند؟ آیا در این مملکت مردم حق هیچگونه اظهار نظر در سرنوشت خود باید نداشته باشند؟ خفقان، محدودیت، سانسور و تفتیش عقاید از یک طرف، شکست اقتصادیات و تصاعد هزینه کمرشکن زندگی از طرف دیگر ملت را از پای درآورده و اگر کسی از وضع موجود اظهار نارضایتی کند، سیاهچال زندان و سپس حکم دادستانی ارتش زندگی تیره او را تیره تر مینماید... آخر در کدام کشور در کدام گوشه ی جهان تا این حد فشار، اختناق، حبس، زجر، شکنجه، ترور افکار بر مردم حکومت میکند؟در جهان امروز کجا معمول است عدهای مطلقالعنان حاکم مطلق بر جان و مال و ناموس مردم باشند، و کسی حق فریاد نداشته باشد؟آیا این قسم حکومت در بین ملل نیم وحشی آن هم در دوران حکومت فردی، از پستترین انواع حکومتها شمرده نمیشده است؟آقای هویدا شما سری به زندانها بزنید و بپرسید این اصنافِ مختلفِ زندانی، علماء و وعاظ، اساتید دانشگاه، دانشجویان، تجار و اصناف به چه جرمی مدتها در زندان به سر میبرند؟
... سیدعلی خامنهای،... حسینعلی منتظری... اکبر هاشمی... محمدعلی گرامی... ابوالقاسم خزعلی... علی مشکینی... صادق خلخالی... احمد جنتی... محمد تقی مصباح یزدی... حسین نوری... علی اکبر موسوی"
متن کامل را در ایران امروز بخوانید
No comments:
Post a Comment