پاییز شمال سرد است و غمگین
پاییز آمد. همراه آن سرما و تاریکی و همراهش کار فراوان و خستگی ممتد. و همراه آن غم مرگ دوستداران و همراه آن بیماری سرما و یاس فلسفی. پاییزی که جایی برای لانه کبوتر در لابلای درختان نمی گذارد. تیز وگزنده. آفتابش سردوبادش موذی. پاییزی که نه پادشاه فصول است و نه طرواتی از باران دارد. پاییزی آمد تا دیگر بار بیگانگی را یادت آرد و خنده سپید و یخین زمستان را نه بشارت که با پوزخندی هشدار دهد و یادمانت کند. پاییز تیره و سرد و خیس و نفرت بار شمال اورپا رسید. تا برای شما که در دیگر جای این گرد نیلوفری نشتید عشق و ارغوان ورنگ و طراوت بپراکند و ما را تنها نه غمی شیرین که غمی تیره وسیاه افزاید.
اگر نمینویسم در اوراق برای تلخ ننوشتن در منظر عموم است و نه چیز دیگر که پاییز ما بد آمد. پاییزتان مبارک!
No comments:
Post a Comment