Thursday, January 11, 2007

نیکداشت یا پروتکتدد؟

سیاحتنامه جابجا شده است. آدرس تازه سیاحتنامه این است: http://mirza.rezai.net

در ماه گذشته که درگیر جابجایی سیاحتنامه و آشنایی با ورد‌پرس بودم به نتیجه‌ای رسیدم. نه به این معنا که پیشا دراین زمینه فکر نکرده بودم. اما ترکیب جابجایی و یک تکنیک جدید مشکلاتی که پیامد این جابجایی بود برایم ملموس کرد. آموختن وردپرس کار پیچیده‌ای نبود. اما یافتن برابرهای فارسی برای مجموعه اصلاحات موجود در برنامه بمراتب پیچیده‌تر بود. تکنیک مدرن واژه‌های خویش را میخواهد.
پس از انقلاب صنعتی و انقلاب مشروطه در ایران سیستم نو سیاسی در جامعه و با راهبردی رضا شاه به ایجاد فرهنگستان زبان فارسی منجر شد. فرهنگستان که با همکاری نخبگان ادبی ایران شکل گرفت بسیاری از واژه‌‌های آن دوره را فارسی ساخت. هوایپما، یگان، خودرو، دانشگاه ووو میراث فرهنگستان است.
انقلاب اصلاعاتی اما بی‌سرپرست است و هر کس ساز خود را میزند. فرهیخته‌ای در فرهنگستان نیست تا پاس‌ورد، دان‌لود، ایمیل و دیگر واژه‌های این دوره را فارسی کند و هرکس با سلیقه و خرد خود تلاش میکند راهی برای برگردان یابد. نتیجه این بی‌سامانی گم شدن مفاهیم است. چه اگر ارگان مرکزی در برگردان وجود نداشته باشد برای یافتن معنای برگردان‌ها نیاز به برگردان دوباره واژگان به زبان اصلی است. این بلایی است که وقتی فلسفه فرنگی به فارسی میخوانید گریبان شما را می‌گیرد. چه هر کس بر سیاق خود برگردانی کرده است و برای اینکه بدانی معنای واژه فلسفی به فارسی چیست باید اصل واژه را به فرنگی ببینی! این ساده‌انگاری‌ها در ترجمه، زبان فارسی را گیج و ناروشن میسازد. هر چه مفاهیم پیچیده تر گردد و هرچه فرهنگستان شلتر بگیرد زبان فارسی وضوح خود را بیشتر از کف میدهد و به گویه فرنگیان «فلو» میشود. فرهنگستان هنوز نفسی میکشد اما فرهیختگانش بیشتر در باب مغازله و مشارعه سیر می‌کنند. زبان فارسی گویی تنها زبانی شاعرانه است و لطیف و برای واژگان دوره نو باید از دیگر زبان‌ها کمک جست. فرهنگستان نیاز به یک بازبینی و مقادیر فراوان سنجد دارد تا بتواند زبان مشترک ایرانیان را به زبانی روشن و معادل‌دار در دوره انقلاب اطلاعاتی تبدیل کند.
برگردان ورودپرس به فارسی برای من بیشتر از آموزش آن وقت و نیرو گرفت. اگر واژه‌های غریب میبینید به سلیقه و تلاش من مربوط است. تلاش کرده‌ام از واژه‌های من درآوردی بکاهم، در ترجمه‌های دیگران جستجو کنم، فارسی ترجمه کنم و در بسیاری از موارد از واژنامه معین و گاها دهخدا استفاده کنم. به همین دلایل« نیکداشت» را بر«پروتکتدد» ترجیح میدهم. اگر واژه‌ای بهتر سراغ دارید، پیشنهاد کنید.

No comments: