Thursday, January 27, 2005

ساده اندیشی درراهکار های آینده، اسلام ستیزی و نژاد‌پرستی

جمهوری اسلامی بیش از هر زژیم سیاسی دیگری به رویگردانی جوانان از اسلام و نیز عرب ستیزی در این لایه یاری رسانیده. در میان تار‌نامه تویسان ایرانی گروه بزرگی از این دست را میتوان دید. این گروه اساسی ترین مشکل جامعه ایران را همزیستی آن با اسلام و اعتقاد مذهبی مردم میداند. یاس این گروه از جوانان ایرانی در درجه نخست واکنشی است به سیاست های نابخردانه سران جمهوری اسلامی و بخشا خشمی است از جنایاتی که در دهه ۶۰ و ابتدای ۷۰ توسط رهبران جمهوری صورت گرفت.


دانستن این پسزمینه، فهمیدن خشم و پرخاشجویی این گروه را ساده میکند. اما سادلوحی است که بپنداریم مشکلات گوناگون و فراوان جامعه ایرانی بیش از آن که به ایران و مردمش بستگی داشته باشد ثمره حمله تازیان از شیه جزیره عربی در ۱۴۰۰ سال پیش است. سادلوحی است که خود را آریایی بپنداریم و از نژاد پاگ گویه کنیم هنگام که ایرانی بودن دقیقا به معنای خلاف آن است.


ایرانی بودن بمعنای ترکیبی بودن از تمامی مردم و اقوامی است که در فلات ایران میزیند. واین همزیستی، بردباری و تلفیق در جغرافیای دنیا یگانه است. میتوان ترک بود و ایرانی، کرد بود و ایرانی، عرب بود و ایرانی، طبری بود وایرانی، بلوچ بود و ایرانی ...



این ویژگی بالیدن دارد. کسانی که به استفاده از نامی که دیگران بر ایران نهادند - بخوانید پرشین - تاکید میکنند، عملا حقانیت دیگر افوام را برای تعلق به این آب و خاک به پرسش میگذارند. آیا یک زنجانی پرشین است یا یک خراسانی یا یک تبریزی یا یک اصفهانی یا یک سیستانی یا خوزستانی یا...در میهن ما تنها بخش از ساکنین استان فارس را میتوان پرشین نام نهاد. دیگران همه ایرانی هستند.



ایران پس از پایان دوره شکوفایی خویش در پی هویتی نو میگردد. این هویت با تمجید و افسوس گذشته، یافت نشود. هویت ایرانی - چون جفرافیا و اقوام ایران - هویتی است ترکیبی با عناصری از مجموعه تاریخ، جغرافیا و مردم گونه گون آن. و باید پذیرفت به همان اندازه که زرتشتیان ومزدکیان فرهنگ ما رابارور کردند و متاثر به همان اندازه نیز مانویان و میتراییان و اسلامیان در آن نقش داشتند. با اسلامیان منظور اعراب نیست بلکه بیشتر ایرانیانی که اسلام آوردند و اسلام ایرانی را پای گذاشتند.



اسلام بمانند دیگر مذاهب نیازی است شخصی. در بیست و اندی سال اخیر اسلام تبدیل به پدیده ای عمومی شده است. توضیح گریز و بدگمانی و پرخاش را میتوان از همین دریافت. حال اگر دامنه این سوتفاهم به اقوام کشده شود و نژادپرستی و پان ایرانیسم با نظریه پرشین بلی، ایران نه، گسترش پیدا کند ما باید پیه تجزیه ایران را به تن ساییم.



پیشینه ایرانی همه اقوام ایرانی مشترک است. همزیستی مسالمت آمیزو تلفیق قومی. اساطیرمان مشترک است. و تارخ و جغرافیامان هم. بگذارید بجای تمایز ها از اشتراک ‌ها بگویم که جداسری مارا سودی نیست.

No comments: