بهار آروم به خارای شمال لیس میکشه. پالتو و شال وکلاه رو یواش یواش میشه که بی عذاب وجدان و سرمای سحر تو خونه جا گذشت. نور تیز بهار چشمها رو تنگ میکنه ودلها رو شاد. وآدم ترانه های غم انگیز رو با شادی زمزمه میکنه.
فاتح شدم.
سیاحتنامه میرزامیر در بلاد فرنگستان
No comments:
Post a Comment