که با آغاز سال جديد سالمندترين فرد خانواده به پا ميخواست و قاشقي عسل يا قطعه قندی بر دهان يکايک خانواده ميگذارد و با دادن هديه و يک برگ سبز ويا يک سکه ضرب سال که داخل يک سيب يا ليمو قرار داده شده بود ، آمدن نوروز را شادباش ميگفت . بعد تمام خانواده بپا ميخواست و نماز سپاس و تندرستي بجا مي آورده و از اهورا مزدا دير زيستن و فراخي روزی و شادکامي آرزو ميکردند ، پس از اين مراسم خانوادگي زن و مرد ، کوچک و بزرگ ، به کوی و برزن برفتند و هر که را سر راه خود ميديدند بدو آب مي پاشيدند !
آثار الباقيه، ابوریحان بیرونی
Wednesday, March 17, 2004
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment