از دنبه ها چربي رفته است!
روزي سلطـان محمـود بـه دارالمجـانيـن رفـت، از ديـوانـه اي پرسيد:
ـ چه ميل داري؟
گفت: ـ دنبه!
اشارت فرمود تا ترب برايش آوردند و گفتند:
ـ اين دنبه!
بگرفت و همي خورد و سر جنبانده به سلطان درنگريست.
سلطان پرسيد: ـ سبب سر جنبانيدن چيست؟
ديوانه گفت: ـ تا تو پادشاه شده اي، از دنبه ها چربي رفته است!
از: جوامع الحكايات
Sunday, November 17, 2002
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment