Tuesday, August 10, 2004

اسرار قیصر در راه

گوزنها، قیصر، آواز قو، دختر ولگرد، زندان زنان ، مارمولک ... اینها حکایت سرد گمی شب های کرم و تنهای تابستان من است. به همه خواهم پرداخت. گوزنها با بار مردانه و جامه سنتی خویش و فضایی نو در رگ مرده سینمای متاثر از هالیوود آنسال ها و مارمولک که آشکار وپنهان آشتی با مذهب قهر را میآوازد. همه اینها در داستان فردا و پسان فردای من و حکایت سیر جادوویی در سینمای ایران پیش و پس از دیگرگونی ۵۷. همه این میسر شد بواسطه وجود این جادوگر دهر مجازی، دی سی پلوس پلوس. دوستان هم میهن در شمال اروپا چند هوب « برابر فارسی ندارد، چونان موقعیت جغرافیایی در کاف شو» ایرانی ساختند وما فیض بردیم. چه غریب دیار یست بلاد فرنگستان. تا شبی دیگر که اسرار قیصر هویدا کنم.

No comments: